unavailable
unavailable
تاکنون تعدادی از سنهای شکارگر زیرخانوادهی Asopinae از ایران گزارش شده است. در تحقیق حاضر، گونههای bidens (L.) Picromerus و Arma custos (F.) از این زیرخانواده از کنارهی جنوبی دریای خزر به عنوان گزارش جدید برای کشور معرفی میگردد. گونهی اخیر در حال تغذیه از لاروهای پروانهی سفید آمریکایی،Hyphantria cunea (Drury)، در مرداد ماه مشاهده شد. حشرات کامل این شکارگر نیز در حال زمستانگذرانی زیر بقایای گیاهی ملاحظه گردید. اطلاعاتی دربارهی مشخصات کلی و پراکنش این سنها نیز ارایه شده است.
در این تحقیق پس از برآورد پارامترهای ژنتیکی و ضرایب اقتصادی مهم در شش لاین تجاری ایرانی کرم ابریشم (110، 107، 101433، Xinhong1، Koming1 و Y)، شاخصهای انتخاب برای این صفات در هر یک از واریتهها تشکیل شد. بدین منظور، در طی شش دوره پرورش، صفات وزن پیله، وزن قشر پیله و درصد قشر پیله رکوردگیری شد. برآورد ضرایب وراثتپذیری و همبستگی ژنتیکی بین صفات، به روش حداکثر درستنمایی محدودشده صورت گرفت. وراثتپذیری وزن پیله و وزن قشر پیله بالاتر از درصد قشر پیله بود. پیشرفت ژنتیکی وزن پیله و وزن قشر پیله در لاین 101433 در مقایسه با سایر لاینها، به دلیل وراثتپذیری بالای این صفات در این لاین و نیز همبستگی ژنتیکی بالاتر میان آنها، بیشتر بود. بنابراین انتظار میرود محدود کردن رشد ژنتیکی وزن پیله در این واریته موجب کاهش چشمگیر در بهبود صفت وزن قشر پیله و در نتیجه کاهش کارآیی انتخاب شود. همچنین، پیشرفت ژنتیکی صفت درصد قشر پیله در شاخصهای محدود شده، به دلیل همبستگی ژنتیکی پایین با وزن پیله، افزایش یافت و دقت انتخاب در شاخصهای محدود شده در مقایسه با سایر شاخصها کاهش شدیدی نشان داد. با توجه به متفاوت بودن پارامترهای ژنتیکی و ارزشهای اقتصادی صفات در لاینهای تجاری کرم ابریشم، لزوم تعریف هدف اصلاح نژاد جداگانه و طراحی استراتژی انتخاب اختصاصی در هر لاین آشکار میگردد.
سوسک برگخوار سیبزمینی، Leptinotarsa decemlineata (Say)، یکی از مهمترین آفات سیبزمینی و دیگر محصولات خانوادهی Solanaceae میباشد. نوع، تعداد و پراکندگی گیرندههای حسی روی پالپهای آروارهای و لبی لارو سوسک برگخوار سیبزمینی توسط میکروسکوپ الکترونی مطالعه شد. در مجموع تعداد 32 گیرندهی حسی شامل سه نوع بازیکونیکا (basiconica)، تریکوئید (trichoid) و دیجیتیفرم (digitiform) روی پالپهای آروارهی پایین و لب پایین شناسایی گردید. پالپ آروارهی پایین دارای 16 گیرندهی حسی بازیکونیکا، سه گیرندهی حسی تریکوئیدی و یک گیرندهی حسی دیجیتیفرم و پالپ لب پایین نیز دارای 11 گیرندهی حسی بازیکونیکا بود. تمام گیرندههای حسی بازیکونیکا روی بخش انتهایی بند آخر پالپها قرار داشتند. این گیرندهها دارای 6-2 سلول حسی بوده و نقش گیرندهی چشایی را ایفا میکنند. همچنین سه گیرندهی حسی تریکوئیدی روی بند دوم، یک گیرندهی حسی تریکوئیدی روی بند سوم و یک گیرندهی حسی دیجیتیفرم نیز در بخش جانبی بند سوم پالپ آروارهی پایین قرار داشت. گیرندههای حسی تریکوئیدی دارای 6-4 سلول حسی بوده و نقش گیرندهی مکانیکی و شیمیایی دارند.
unavailable
لارو کنهی Allothrombium triticium Zhang فقط به عنوان انگل خارجی شتهها گزارش شده است. در طی بررسی فون کنههای خانوادهی Trombidiidae ترکیه، لاروهای این کنه به عنوان انگل خارجی لاروهای کفشدوزکAdalia bipunctata (Linnaeus) از آنکارا جمعآوری شد.
unavailable
unavailable
با بررسی نمونههای زنجرهی متعلق به خانوادهی Cicadidae در موزهی حشرات هایک میرزایانس، سه نمونه از گونهی Adeniana longiceps (Putton) مشاهده گردید. این گونه به عنوان یک عنصر فونی eremian شناخته شده و تاکنون از شمال آفریقا، فلسطین اشغالی و آذربایجان گزارش شده است. جنس و گونهی این زنجره برای اولین بار از ایران گزارش میشود.
unavailable
طی بررسی نمونههای موجود در موزهی حشرات هایک میرزایانس، پانزده گونه مگس متعلق به نه جنس و شش قبیله از خانوادهی Tephritidae شناسایی گردید که همهی گونهها و سه جنس Euleia Walker، Hypenidium Loew و Metasfenisca Hendel برای اولین بار از ایران گزارش میشوند.
unavailable
تحقیق حاضر برای به دست آوردن اطلاعاتی از تأثیر فاصلهی بین ردیفی گیاه Brassica napus L. روی جمعیت شتهها آغاز شد. سه فاصلهی خطی (20، 30 و 40 سانتیمتری)، با فاصلهی ثابت نه سانتیمتر بین هر گیاه، روی آلودگی شته و تأثیرش روی محصول دانه ارزیابی شد. اطلاعات جمعآوری و تصحیح شده روی پارامترهای ثابت نشان داد که افزایش فاصلهی خطها با جمعیت شته رابطهی معکوس دارد. با کاهش فاصلهی داخلی ردیفها، افزایش معنیدار جمعیت شتهی خردل، Lipaphis erysimi (Kaltenbach)، مشهود بود. جایی که تعداد اپتیمم شته (00/103 شته در گیاه) با بیشترین میزان محصول (00/980 کیلوگرم در هکتار) ثبت شد، فاصلهی 30 سانتیمتری کاملاً جوابگوی نگهداری این تعداد شته و محصول دانه بود. بیشترین میانگین تعداد شته (5/163) روی گیاهانی با فاصلهی ردیفی 20 سانتیمتر از هم و با کمترین محصول دانه (20/683 کیلوگرم) مشاهده شد. کمترین میانگین تعداد شته (3/63) برای گیاهانی با فاصلهی ردیفی 40 سانتیمتر از هم و میزان محصول 20/783 کیلوگرم ثبت گردید. اطلاعات حاصل از این پژوهش نشان داد که در مناطقی که مشکل شتهها یک مشکل بومی است، فاصلهی کم ردیفها منجر به افزایش جمعیت شتهها خواهد شد. بنابراین، فاصلهی بین ردیفی حداقل 30 سانتیمتر با فاصلهی نه سانتیمتری بین هر گیاه برای چلیپاییان دانه روغنی، به ویژه کلزا، به عنوان یک جزء از ابزاز مدیریت انبوهی آفات در کنترل زراعی شتهها توصیه میشود.
unavailable
طی بررسی نمونههای موجود در موزهی حشرات هایک میرزایانس، دو گونهی Eusapromyza martineki Shatalkin و Eusapromyza multipunctata (Fallen)از خانوادهی Lauxaniidae شناسایی گردید که جنس و گونهها برای اولین بار از ایران گزارش میشود.
unavailable
جهت شناسایی پارازیتوئیدهای زنبور گالزای رز، Diplolepis rosae (L.) (Hym.: Cynipidae)، نمونه برداریهایی از رزهای زینتی و نسترن در نقاط مختلف استانهای فارس و تهران صورت گرفت. این نمونهها به مدت یک سال در شرایط آزمایشگاه نگهداری و گونههای مختلفی از زنبورهای خانوادههای Eupelmidae، Eulophidae، Pteromalidae و Torymidae جمعآوری شد که گونهی Torymus lapsanae (Hoffmeyer) (Hym.: Torymidae) به عنوان گزارش جدیدی برای فون ایران معرفی میگردد. این گونه در 17 آبان 1384 از نمونههای جمعآوری شده در 10 فروردین 1384 از باغهای قصردشت در شیراز و در تاریخ 18 شهریور 1384 از نمونههای جمعآوری شده در خرداد 1384 از منطقهی دماوند تهران خارج گردید.
برای مطالعهی فون و فراوانی کنههای موجود در گندم انبار شده در استان تهران، نمونهبرداری از دانههای گندم، کاه و کلش، و گرد و خاک سه نوع انبار گندم شامل سیلو، کارخانهی آرد و آسیاب گندم در مناطق تهران، کرج و ورامین در طی بهار 1384 صورت گرفت. در این تحقیق 25 گونه کنه متعلق به 11 خانواده و 3 راستهی بیاستیگمایان، پیشاستیگمایان و میاناستیگمایان شناسایی شد که 5 گونهی Aleuroglyphus ovatus (Troupeau)، Tyrolichus casei (Oudemans)، Acarophenax tribolii (Newstead & Duvall)، Cheyletus eruditus (Schrank) و Erythraeus garmsaricus Saboori et al. برای فون انبارهای استان تهران رکورد جدیدی محسوب میشود. بیشترین فراوانی و پراکنش گونهای در کنههای شکارگر مربوط به کنهی Acaropsellina sollers (Kuzin) از خانوادهی Cheyletidae و در گونههای آفت مربوط به کنهی Acarus siro (L.) از خانوادهی Acaridae بود. سیلوی تهران، کارخانهی آرد ایران و آسیاب جعفر جوشقانی به ترتیب بیشترین فراوانی کنه را داشتند.
unavailable
دو گونه از زنبورهای خانوادهی Cynipidae شامل Aulacidea acroptilonica Tyurebaev وIsocolus cirsii Diakontshuk از ارومیه جمعآوری شد که گزارش جدید برای فون ایران محسوب میشوند. گیاهان میزبان، تعدادی از ویژگیهای مهم شکلشناسی و زیستشناسی این زنبورها ارائه شده است.
unavailable
در تحقیقی که به منظور شناسایی دشمنان طبیعی شتهها در سالهای 1384-1383در اصفهان انجام شد، زنبور پارازیتوئید Telenomus chrysopae Ashmead از خانوادهی Scelionidae به عنوان پارازیتوئید تخم بالتوری Chrysoperla sp. (Neur.: Chrysopidae) مورد شناسایی قرار گرفت. این زنبور که برای اولین بار از ایران گزارش میشود، قبلاً از آمریکای شمالی و اروپا گزارش شده است.
unavailable
گونهی Dostal & Zettel, 1999 Axonya farsica برای اولین بار از ایران، استان فارس، جمعآوری و توصیف شد. این توصیف بر اساس یک عدد حشرهی نر صورت گرفت. در این تحقیق، حشرهی ماده از منطقهی تنگ تیزاب در استان فارس و همچنین نزدیک یاسوج در استان کهکیلویه و بویراحمد جمعآوری شد که برای اولین بار توصیف میگردد.
افراد بیبال زندهزای شتهی Dysaphis inulae sp. n. جمعآوری شده از روی Inula britanica توصیف میشود و زیرگونهی D. lappae cynarae (Theobald) جمعآوری شده از روی Silybum marianum مجدداً توصیف شده و به عنوان رکورد جدید از ایران گزارش میگردد. کلید شناسائی گونههای جنس Dysaphis Boerner که روی گیاهان خانوادهی Asteraceae زندگی میکنند نیز ارایه شده است.
unavailable
در طی بررسیهای مربوط به فون سوسکهای خانوادهی Bruchidae مرتبط با گیاهان تیرهی بقولات (Fabaceae) در آذربایجان غربی, نمونههایی از یک گونه سختبالپوش از درون نیامهای گیاه Astragalus caryolobus Bunge جمعآوری و به نام Bruchidius plagiatus (Reiche & Saulcy) شناسایی شد. برخی از مشخصات شکلشناسی و زیستشناسی این گونه ارائه شده است.
unavailable
در مقالهی Hesami et al. (2006) دربارهی معرفی گونههایی از زنبورهای خانوادهی Eulophidae در ایران، گونهی جدیدی با عنوان Diglyphus scapus Yefremova معرفی و توصیف گردید که بدون ذکر محل نگهداری هولوتیپ منتشر شد. طبق بند 2-4-16 کد بینالمللی نامگذاری جانوری (ICZN, 1999)، برای این که نام علمی یک جانور توصیف شده available محسوب گردد، ضروری است محل نگهداری هولوتیپ به طور روشن بیان گردد. ازاینرو، بدینوسیله معرفی هولوتیپ گونهی مذکور تصحیح میگردد.
unavailable
به منظور ارزیابی اثر تدخینی عصارهی گیاه Origanum vulgare L. در کنترل آفات انباری و تعیین LC50 و LC95 برای مراحل مختلف رشدی دو گونهی مهم از آفات انباری شامل سوسک چهارنقطهای حبوبات (Callosobruchus maculatus F.) و شپشهی آرد (Tribolium confusum J. du Val.)، این گیاه از استانهای گیلان، مازندران و اردبیل جمعآوری گردید و عصارهی آن با استفاده از حلالهای متانول و دیکلرومتان استخراج گردید. تخم، لارو و حشرهی کامل هر دو گونه به مدت 72 ساعت در معرض عصارههای دیکلرومتانی و متانولی O. vulgare قرار گرفت و پس از محاسبهی تلفات، مقدار LC50 و LC95 محاسبه گردید. مقدار LC50 و LC95 عصارهی دیکلرومتانی به ترتیب برابر با 51/2084 و24/4991 میکرولیتر بر لیتر هوا برای حشرات کامل شپشهی آرد و 80/2282 و 71/6684 میکرولیتر بر لیتر هوا برای حشرات کامل سوسک چهارنقطهای حبوبات محاسبه شد. همچنین مقدار LC50 و LC95 عصارهی متانولی برای حشرات کامل شپشهی آرد به ترتیب برابر با 57/1726 و 60/5395 میکرولیتر بر لیتر هوا و برای حشرات کامل سوسک چهارنقطهای حبوبات به ترتیب برابر با 88/2040 و 77/5607 میکرولیتر بر لیتر هوا بود.
unavailable
unavailable
unavailable
unavailable
unavailable
unavailable
سن گندم، Eurygaster integriceps Puton، مهمترین آفت گندم و جو در اغلب نواحی تولید گندم و جو کشور از جمله استان لرستان است. این آفت زمستان را به صورت حشرهی کامل در کوهها سپری نموده و در بهار سال بعد به مزارع گندم برمیگردد. بررسی توزیع فضایی سن مادر در مزارع گندم دیم، با استفاده از دو کادر 50 × 50 و 71/70 × 71/70 سانتیمتر مربع (به ترتیب برابر 25/0 و 5/0 مترمربع) و انطباق آن با توزیع تجمعی، نشان داد که الگوی پراکنش آفت تجمعی میباشد. در این مطالعه، یک طرح نمونهگیری دنبالهای برای تخمین جمعیت سن مادر در مزارع گندم دیم با آستانهی عمل 5/1 و سطح ایمن 05/1 عدد در مترمربع وK مشترک مجزا طی سالهای 83 تا 84 طراحی و ارائه شد. هر یک از کادرها به طور مجزا به عنوان واحد نمونهگیری جهت تخمین جمعیت و تعیین توزیع فضایی جمعیت سن مادر مورد استفاده قرار گرفت. معادلات مربوط به خطوط تصمیمگیری برای کادرهای 25/0 و 5/0 مترمربع به ترتیب 62/7 ± x32/0y = و44/7 ± x63/0y = بود. مطالعهی منحنیهایOC وASN نشان داد، زمانی که تراکم جمعیت سن مادر پایین (کمتر از 22/0 در کادر کوچک و 44/0 در کادر بزرگ) و یا بالا (بیش از 45/0 در کادر کوچک و 89/0 در کادر بزرگ) باشد، در هر دو حالت تعداد نمونهی نسبتاً کمی مورد نیاز است. اما در تراکم متوسط و در محدودهی نقطه عطف منحنی OC (حدود 32/0 در کادر کوچک و 63/0 در کادر بزرگ) تعداد نمونهی مورد نیاز بالا خواهد بود.
در طول دو سال زراعی 1381 و1382، پراکنش فضایی جمعیت دشمنان طبیعی شتهی سبز پنبه، Aphis gossypii Glover، با استفاده از شاخصهای پراکنش و مدلهای توزیع، در مزارع پنبهی منطقهی گرگان بررسی شد. پراکنش فضایی اغلب دشمنان طبیعی در طول فصل زراعی، تجمعی و درصد برازش آنها با توزیع دوجملهای منفی بیشتر از توزیع پویسون بود. بر اساس مقادیر R2 و p بهدست آمده از ارتباط رگرسیونی، برای توصیف ارتباط بین میانگین و واریانس جمعیت، مدل تیلور مناسبتر از مدل ایوااو بود. پارازیتوییدها، لارو پشههای خانوادهی Cecidomyiidae و تخم کفشدوزکها، بزرگترین ضریب تیلور و بیشترین درصد برازش را با توزیع دوجملهای منفی از خود نشان دادند. از سوی دیگر، لارو و حشرات کامل بالتوری، حشرات کامل کفشدوزک هفتنقطهای و کفشدوزکهای جنس Scymnus Kug.، و عنکبوتها تمایل آشکاری به برازش با توزیع پویسون داشته و کوچکترین ضریب تیلور را به خود اختصاص دادند. در بسیاری از دشمنان طبیعی، ارتباط معنیداری بین تغییرات میانگین جمعیت و مقادیر k (شاخص تجمع در توزیع دوجملهای منفی) مشاهده نشد، لذا امکان برآورد یک k عمومی برای اغلب دشمنان طبیعی وجود داشت. اطلاعات این تحقیق میتواند در طراحی برنامههای مناسب نمونهبرداری و نیز در برآورد پارامترهای جمعیت یا تعیین سطوح تصمیمگیری مفید باشد.
رایحههای القایی گیاهان میتوانند بر اثر حملهی گیاهخوار به گیاه تولید و بر اکولوژی و پاسخهای رفتاری دشمنان طبیعی مؤثر باشند. گیاه آسیب دیده به واسطهی تغییر در ترکیبات تشکیل دهندهی رایحههای خود با یک فرآیند بیوشیمیایی فعال میتواند دشمنان طبیعی را به خود جلب کند. در این پژوهش، قابلیت شناسایی و تشخیص رایحههای القایی گیاه لوبیاسبز سالم و آلوده به کنهی تارتن دولکهای، Tetranychus urticae Koch، توسط سن شکارگرMacrolophus caliginosus Wagner با استفاده از بویاییسنج Y شکل بررسی و ترکیبات تشکیل دهندهی آن به کمک تکنیک گاز کروماتوگرافی- طیفسنج جرمی (GC-MS) شناسایی و با یکدیگر مقایسه گردید. نتایج به دست آمده نشان میدهد که سنهای شکارگر به طور معنیداری به سمت گیاهان آلوده جلب میشوند، در حالی که رایحهی کنه (شکار) به تنهایی برای شکارگر قابل تشخیص نیست. در مجموع، 36 ترکیب از گیاه آلوده و 29 ترکیب از گیاه سالم شناسایی شد که نشان میدهد گیاه صدمهدیده به واسطهی گیاهخواری کنهی تارتن، نسبت به گیاه سالم، رایحههای بیشتری تولید و متصاعد میکند. پاسخ تفاوت سن شکارگر M. caliginosus نسبت به گیاهان سالم و آلوده به کنهی T. urticae میتواند نتیجه تفاوت در نوع و یا احتمالاً حجم این ترکیبات باشد که با القای کنه حاصل شده است.
زیستشناسی مراحل لاروی مگس Scaeva albomaculata (Macquart) با استفاده از شتهیBrachycaudus amygdalinus (Schouteden) به عنوان طعمه در آزمایشگاه با دمای 2 ± 20 درجهی سانتیگراد و رطوبت نسبی 5 ± 45 درصد بررسی شد. طول دورهی لاروی سن اول تا سوم به ترتیب 098/0 ± 57/ 2، 072/0 ± 57/1 و085/0 ± 3/4 روز به دست آمد. میزان تغذیهی لاروهای سن 1 و 2 به ترتیب 87/0 ± 7/21 و 25/1 ± 1/35 پورهی سن 1 و 2 شته بود. در صورتی که لارو سن 3، از 43/18 ± 2/613 پورهی سن 4 شتهی بالدار تغذیه نمود. مگسهای بالغ اغلب در ساعتهای اولیهی روز از شفیره خارج شدند. طی سالهای 1380 تا 1383، تغییرات جمعیت تخم، لارو و رفتارهای لارو در باغهای بادام دو منطقهی شهرکرد و روستای شوراب صغیر از زمان ظهور حشرات بالغ در اسفند ماه تا شروع فصل سرما در آذر ماه بررسی گردید. در شرایط طبیعی، لاروهایی که تغذیهی خود را کامل کرده بودند، شاخههای بادام را ترک کرده و در عمق 3 تا 5 سانتیمتری سطح خاک شفیره شدند. دو گونه زنبور به نامهای Diplazon laetatorius (Fabricius) (Hym.: Ichneumonidae) و Dothriothorax sp. (Hym.: Encyrtidae) به عنوان مهمترین دشمنان طبیعی این مگس شناسایی شدند که به ترتیب 34% و 5% لاروها را پارازیته نمودند. این زنبورها از شفیرهی مگس خارج شدند. یکی دیگر از منابع تلفات، عامل بیماریزای ناشناختهای بود که باعث شیری شدن محتویات داخل بدن شفیرههای مگس گل میشد.
سنهای سیاهرنگ، یک گروه مشخص در جمعیتهای سن معمولی گندم، Eurygaster integriceps Puton، هستند. بررسی امکان وجود تفاوتهای زیستی بین آنها و سنهای با رنگ معمولی هدف اصلی این پژوهش را تشکیل میدهد. بدین منظور، سنهای زمستانگذران از ارتفاعات قرهآقاج ورامین جمعآوری و آزمایشها در شرایط دمایی 1 ± 24 درجهی سانتیگراد، رطوبت نسبی 70-60 درصد و دورهی روشنایی: تاریکی 16 :8 ساعت انجام شد. درصد فراوانی سنهای سیاهرنگ در جمعیتهای زمستانگذران منطقهی ورامین 3/0 درصد برآورد شد. میانگین طول دوران نشو و نمای جنینی و مراحل پنجگانهی پورگی به ترتیب در افراد سیاهرنگ 01/0 ± 24/7، 02/0 ± 14/4، 04/0 ± 97/7، 04/0 ± 63/6، 04/0 ± 21/7 و 07/0 ± 32/11 روز و در افراد با رنگ معمولی 01/0 ± 19/7، 01/0 ± 14/4، 03/0 ± 83/7، 02/0 ± 19/6، 03/0 ± 88/6 و 04/0 ± 63/10 روز به دست آمد. دورهی نشو و نمای کلی افراد سیاهرنگ با میانگین 15/0 ± 13/44 روز در مقابل افراد با رنگ معمولی با میانگین 10/0 ± 33/42 روز به طور معنیداری طولانیتر بود. این تفاوت به طور عمده مربوط به سنین تغذیهکنندهی سن گندم میشد. دورهی قبل و بعد از تخمریزی و دورهی تخمریزی در دو گروه اختلاف معنیداری با هم نداشتند (به ترتیب در افراد سیاهرنگ 8/0 ± 3/10، 9/1 ± 9/5 و 4/6 ± 1/34 روز و در افراد با رنگ معمولی 8/0 ± 2/10، 4/1 ± 0/4 و 4/6 ± 9/34 روز بود). به طور کلی مقدار پارامترهای جدول تولید مثل سنی در سنهای سیاهرنگ نسبت به گروه با رنگ معمولی کمتر بود. وزن بدن افراد مادهی زمستانگذران ارتباط معنیداری با میزان تولید تخم نداشت. مقایسهی پارامترهای جمعیت پایدار (خطای معیار ± میانگین) شامل مدت زمان دو برابر شدن (Dt) (روز)، میانگین طول دورهی یک نسل (T) (روز)، نرخ خالص تولید مثل (Rо) (تخم ماده/ماده)، نرخ ذاتی افزایش جمعیت (rm) (1/زمان) و نرخ متناهی افزایش جمعیت (λ) (در روز) به ترتیب 68/0 ± 76/13، 71/1 ± 69/60، 09/4 ± 67/20، 0025/0 ± 0502/ 0 و 0026/0 ± 0515/1 در گروه سیاهرنگ و 50/0 ± 79/12، 13/2 ± 60/62، 26/5 ± 11/29، 0021/0 ± 0541/ 0 و 0022/0 ± 0556/1 در گروه با رنگ معمولی، تفاوت معنیداری را باهم نشان نداد. وجود برخی ویژگیهای زیستی به نسبت پایینتر در افراد سیاهرنگ، بررسیهای بیشتری را در نسلهای بعدی میطلبد تا توان تولید مثلی این گروه را روشنتر سازد.