استفاده از مدیریت تلفیقی آفات به منظور کاهش مصرف سموم شیمیایی، جلوگیری از آلودگی محیط زیست و حفاظت و حمایت از دشمنان طبیعی با بکارگیری روشهای مختلف کنترل جهت کاهش جمعیت آفات، امروزه بسیار مورد توجه میباشد. در یک بررسی سه ساله طی سالهای 1380- 1378 در ایستگاه تحقیقات کشاورزی گریزه سنندج، تأثیر کاربرد سموم میکروبی (شامل نودور و بی تی کل) و سموم فرموله شده تجارتی چریش (شامل نیم پلوس و نیم آزال-F) در مقایسه با سم اکامت، استفاده از آتش در زمانهای مختلف (اوایل دی، اواخر اسفند و اواسط فروردین) و چرانیدن مزرعه توسط دام و اثرات متقابل این تیمارها در کاهش جمعیت سرخرطومی برگ یونجه و میزان عملکرد علوفه در قالب آزمایش فاکتوریل با طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی در چهار تکرار مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که چرانیدن مزرعه توسط دام بطور معنیداری موجب کاهش جمعیت لاروهای آفت گردیده اما از نظر وزن تر و خشک علوفه تفاوت معنیداری با شاهد نداشت. همچنین بین سطوح فاکتور B (تیمار سوزاندن) اختلاف معنیدار در سطح 1% وجود داشت بطوریکه از نظر کاهش جمعیت آفت و افزایش عملکرد علوفه، سوزاندن مزرعه در اواخر اسفند بهترین نتیجه را به دنبال داشت. بین سموم مورد استفاده نیز از لحاظ تراکم جمعیت لاروهای آفت و وزن تر و خشک علوفه برداشتی، اختلاف معنیدار در سطح 1% وجود داشت. بدین ترتیب که سموم نودور و بی تی کل (براساس Bt) و نیم پلوس و نیم آزال ـF (براساس چریش) تفاوت معنیداری با شاهد نداشتند، درحالیکه سم اکامت از نظر کاهش جمعیت آفت و افزایش عملکرد علوفه با شاهد تفاوت معنیدار داشت.